بسم الله الرحمن الرحیم
« پرنده ای عجیب و غریب که جغرافیای زیستی نئوداروینیسم را به چالش می کشد»
پرندگانی حیرت انگیز به نام هواتزین (Hoatzin ) که بومی آمریکایی جنوبی هستند نظر دیگری را پیشنهاد می کنند!
پیش گفتار: «سنگواره (فسیل)هایی شبیه به هواتزین در اروپا و آفریقا یافت شده اند، این در حالی است که امروزه این پرندگان را فقط در حوضه ی رودخانه های آمازون و اورینوکو در آمریکای جنوبی می توان یافت.»
یک معمای تکاملی لذت بخش
اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی؟ همانطور که ممکن است پیش بینی کرده باشید، این مشکلِ واقعا سرگرم کننده، به جغرافیای زیستی مربوط می شود. به دلیل اینکه این پرندگان در پرواز بد هستند، تکامل گرایان مجبور شده اند به هواتزین ها، قایق سواری کردنی تکان دهنده نسبت بدهند – به طور باورنکردنی ای تکان دهنده!
دکتر کیسی لاسکین (Casey Luskin) در اینجا درباره « مورد اسرار آمیز هوآتزین: جغرافیای زیستی دوباره نئوداروینیسم را شکست میدهد » نوشته است. او توضیح می دهد:
(دکتر کیسی لاسکین)
” در سال 2009، یوگنی اسکات از مرکز ملی آموزش علوم پیشنهاد کرد که دانشمندان نباید بپذیرند که شواهد با برخی فرضیههای تکاملی در تضاد هستند، بلکه باید بگویند که « نور جدیدی بر این بخش از تکامل میتابد» از آن زمان، من به دنبال آن زبان و مشابهش بودم.
به عنوان مثال، مقاله اخیر در Science Daily با عنوان « از میان اقیانوس اطلس در تخته چوب: یافتههای فسیلی جدید، ریشههای پرنده اسرارآمیز هوآتزین را روشن میکند » یکی از آنها بود. بر اساس این مقاله، هواتزین ها فاقد سابقه فسیلی شناخته شده در خارج از آمریکای جنوبی بودند تا اینکه اخیراً «تیمی متشکل از محققان آلمانی، برزیلی و فرانسوی... نه تنها اولین کشف فسیلی شناخته شده از گروه پرنده مرموز را توصیف کردند، بلکه به تولید اولین مدرک در خارج از آمریکای جنوبی نیز پرداختند.» ظاهراً استخوانهای فسیلی از نامیبیای آفریقا حدود 17 میلیون سال قدمت دارند و ویژگیهای مناسبی برای شناسایی آنها به عنوان هواتزین دارند. با این حال، یافتن پرندگان منقرض شده هواتزین-مانند در آفریقا برای جغرافیای زیستی داروینی مشکل ایجاد می کند. اجازه دهیم خودِ مقاله توضیح دهد:
"هنگامی که دو گروه جانوری مرتبط در قارههای مختلف کشف میشوند، این را میتوان در اصل با دو مکانیسم توضیح داد: یا قارهها زمانی از طریق خشکی به هم متصل میشدند، یا توزیع حیوانات مستقیماً روی آب انجام میشد.
آفریقا و آمریکای جنوبی زمانی بخشی از ابرقاره ای به نام گندوانا (Gondwana) بودند، اما این ابرقاره در زمانی بسیار قدیمی تر از 20 میلیون سال پیش {که عمر حدودی فسیل هواتزین است. مترجم}، قبلا تجزیه شده بود و قاره ها توسط اقیانوس اطلس از هم جدا شده بودند. {توضیحات بیشتر در این باره در پینوشت انتهای این مطلب موجود است. مترجم} بنابراین هوآتزین ها باید در مرحله ای، از اقیانوس عبور کرده باشند تا بتوانند از یک قاره به قاره دیگر برسند.
اما چگونه یک پرنده، که برای مسافت های طولانی، پروازکننده ای ضعیف است، میتواند از دریایی با عرض بیش از 1000 کیلومتر عبور کند؟ {در واقع این فاصله باید در بهترین حالت محاسبه شده باشد یعنی در جایی که خطوط ساحلی دو قاره در نزدیک ترین حالت به همدیگر است و کمترین فاصله را با هم دارند، اما در باقی نقاط بین خطوط ساحلی دو قاره فاصله ها حتی می تواند بسیار بیشتر از این عدد باشد. مترجم} حتی اگر توانایی های پرواز اجداد هواتزین بهتر بود، بسیار بعید است که آن ها بتوانند این فاصله را در هوا مدیریت کنند.
جرالد مایر و همکارانش از برزیل و فرانسه توضیحی دارند که برای پرندگان تا حدودی غیرمنتظره است: «فرض میکنیم که پرنده با تخته ی شناور از اقیانوس اطلس عبور کرده است. » این نوع سفر با استفاده از تخته پاره قبلاً با نظر به برخی از پستانداران، جوندگان و مارمولک ها آشنا است، اما این اولین مدرک برای سفری مشابه توسط یک پرنده است. "
بسیار خوب، متوجه شدم: وقتی تبار معمولی نمی تواند داده های جغرافیایی زیستیِ مشاهده شده را توضیح دهد، اگر فقط ادعا کنید که حیوان شما سوار بر قایق در طول کیلومترهای وسیع، اقیانوسپیمایی کرده است - مشکل شما حل شده است. و البته شما نمی توانید فقط یک هواتزین قایقسوار داشته باشید - بلکه باید حداقل دو تا داشته باشد (یا شاید یکی از آنها لانه ی پر از تخم مرغ خود را برای سفر به قایق آورده باشد؟) - در غیر این صورت قایق سواری هواتزین شما، به یک بن بست تکاملی تبدیل خواهد شد.
نویسندگان فکر نمی کنند که فرضیه ی قایق سواری، یک مشکل باشد زیرا ظاهراً، قبلاً دیده ایم که "نخستی ها، جوندگان و مارمولک ها" همین کار را کرده اند. اما آیا شواهدی وجود دارد که نشان دهد نخستیها، جوندگان و مارمولکها از اقیانوسها بر روی قایق عبور کرده اند؟ در این باره من در اینجا توضیح داده ام یا جاناتان ام .
به عنوان مثال، در مورد نخستیها، میمونهای دنیای جدید از نسل میمونهای آفریقایی هستند. اما میمون های دنیای جدید در زمانی در آمریکای جنوبی ظاهر می شوند که این قاره با بیش از 1000 کیلومتر اقیانوس از آفریقا جدا شده بود. طرفداران تبار مشترک نگران نیستند: آنها فقط می توانند افسانه هایی در مورد میمون های دریانورد برای حل مشکل ایجاد کنند. فراموش نکنید که میمون ها متابولیسم بالایی دارند و تصور اینکه چگونه می توانند از چنین سفری جان سالم به در ببرند سخت است.
مقاله اخیر دیگری در بی بی سی نیوز اشاره می کند که همین مشکلِ تفکر تکاملی، جوندگان آمریکای جنوبی را در بر می گیرد:
هیچ کس واقعاً نمی داند که چگونه به آنجا رسیده اند، اما دانشمندان حدس می زنند که برخی از حیوانات کوچک می توانند از طریق دریا این سفر را انجام دهند.
دکتر کرافت گفت: «آنها میتوانستند روی یک قایق از پوشش گیاهی به آنجا برسند.»
شاید شبیه یک داستان خارقالعاده به نظر برسد، اما در واقع ما امروز شاهد وقوع چنین اتفاقاتی هستیم. شما می توانید پوشش های گیاهی بزرگی داشته باشید که در طول طوفان از رودخانه ها بیرون رانده می شوند و اغلب، پستانداران را روی آنها می بینید.
بدیهی است که احتمال اینکه آنها از این گذرگاه عبور کنند بسیار کم است، اما پس از میلیونها و میلیونها سال، احتمال اینکه برخی از حیوانات از آن عبور کنند، بهطور قابل توجهی افزایش مییابد.
بگذارید من نتیجه گیری آن ها را صریح و ساده تر بگویم: از آنجایی که آن ها مطمئن هستند تبار مشترک درست است، و از آنجایی که جوندگان، میمونها و هواتزینها در قارههایی وجود دارند که توسط فضاهای وسیع اقیانوسی بدون مسیر مهاجرتی زمینی از هم جدا شدهاند، پس داستان قایقرانی تخیلی باید درست باشد.
شاید موشها برای چند روز پس از طوفان در بوتهها گرفتار شدند؛ اما آیا پستانداران یا پرندگانی را که در اقیانوسها رفت و آمد میکنند، مشاهده میکنیم؟
اگر دو گونه مشابه که توسط هزاران کیلومتر اقیانوس از هم جدا شده اند نتوانند تبار مشترک را به چالش بکشند، چه داده ی جغرافیایی زیستی دیگری می تواند؟ در روشی که تکامل گرایان با آن رفتار می کنند، عملاً هیچ داده جغرافیایی زیستی ای وجود ندارد که بتواند تبار مشترک را حتی در مبنا به چالش بکشد. اگر چنین است، پس چگونه می توان گفت که جغرافیای زیستی در وهله اول از تبار مشترک حمایت می کند؟
̔̔
“سفرهای اقیانوسی بسیار شلوغ”
دکتر لاسکین با یک سوال عالی به پایان رساند. هم چنین دیرینه شناس، گونتر بچلی، (Günter Bechly ) به طور مشابه در مورد مشکلی که برای داروینیست ها ایجاد شده است، {به کنایه} اظهار می کند:
«بله، اعتقاد بر این است که حتی جوندگان و پرندگان نیز با قایق از اقیانوس عبور کرده اند. به نظر می رسد در آن زمان سفرهای اقیانوسی بسیار شلوغی در جریان بوده که به محض اینکه انسان ها می توانستند آن را مشاهده و ثبت کنند، ناگهان متوقف شده است ! »
حیوانات قایق سوار می تواند معمای تکاملی مورد علاقه در سنگواره شناسی باشد، و اکنون شما می دانید چرا.
این مطلب به طور اختصاصی توسط «شکوه آفرینش» تهیه شده است
و ترجمه ای است از:
مطالب تکمیلی:
گندوانا
(از دانشنامه بریتانیکا)
گندوانا ، ابرقاره باستانی که شامل آمریکای جنوبی ، آفریقا، عربستان ، ماداگاسکار ، هند ، استرالیا و قطب جنوب امروزی است. این به طور کامل در زمان پرکامبرین پسین، حدود 600 میلیون سال پیش، گردآوری شد و اولین مرحله تجزیه آن در دوره ژوراسیک اولیه ، حدود 180 میلیون سال پیش آغاز شد.
این مفهوم که زمانی همه قارههای نیمکره جنوبی به هم پیوسته بودند توسط آلفرد وگنر ، هواشناس آلمانی، در سال 1912 ارائه شد. او یک خشکی بزرگ به نام پانگه آ ( Pangea) را تصور کرد. گندوانا نیمه جنوبی این ابرقاره را تشکیل می داد.
بر اساس شواهد زمینساخت صفحه ای، گندوانا بر اثر برخوردهای قاره ای در پرکامبرین پسین (حدود 1 میلیارد تا 542 میلیون سال پیش) گردآوری شده است. گندوانا سپس با آمریکای شمالی ، اروپا و سیبری برخورد کرد و ابرقاره پانگه آ را تشکیل داد. فروپاشی گندوانا در مراحلی اتفاق افتاد. حدود 180 میلیون سال پیش، در دوره ژوراسیک ، نیمه غربی گندوانا (آفریقا و آمریکای جنوبی) از نیمه شرقی (ماداگاسکار، هند، استرالیا و قطب جنوب) جدا شد. اقیانوس اطلس جنوبی حدود 140 میلیون سال پیش با جدا شدن آفریقا از آمریکای جنوبی افتتاح شد. تقریباً در همان زمان، هند، که هنوز به ماداگاسکار متصل بود، از قطب جنوب و استرالیا جدا شد و اقیانوس هند مرکزی را باز کرد . در دوره کرتاسه پسین ، هند از ماداگاسکار جدا شد و استرالیا به آرامی از قطب جنوب جدا شد. هند در نهایت حدود 50 میلیون سال پیش با اوراسیا برخورد کرد و کوه های هیمالیا را تشکیل داد، در حالی که صفحه استرالیایی که به سمت شمال حرکت می کرد به تازگی برخورد خود را در امتداد حاشیه جنوبی آسیای جنوب شرقی آغاز کرده بود - برخوردی که هنوز در جریان است.
پانگه آ: دوره ژوراسیک پسین
دیرینه جغرافیا و دیرین اقیانوس شناسی زمان ژوراسیک پسین. خطوط ساحلی امروزی و مرزهای تکتونیکی قارهها در قسمت پایین سمت راست نشان داده شدهاند