شکوه آفرینش

شکوه آفرینش

پربازدیدترین مطالب

روز در موزه 2 - خاموش کردن انفجار

 

.

.

.

بسم الله الرحمن الرحیم

 

روز در موزه 2

«خاموش کردن انفجار»

 

موزه داروین نقد

پاشیدن خاکستر اسمیتسونیان بر روی انفجار کامبرین

اخیراً این فرصت را داشتیم که از موزه ملی تاریخ طبیعی اسمیتسونیان بازدید کنیم که «چارلز داروین» را به عنوان قهرمان بی‌رقیب زیست‌شناسی معرفی می‌کند. مطلب (روز در موزه 1 ، داروین همیشه و همه جا) را ببینید. اما پاشنه‌ی آشیل آقای داروین به شدت خاکی شده است. خاک انفجار کامبرین. حتی او نیز در آن زمان متوجه شد که این مساله، تهدیدکننده‌ی روایت او از تکامل تدریجی و آهسته است - تهدیدی که در قرن بیستم (پس از رفتن داروین)، توسط فسیل‌های برگس شِیل به شدت تشدید شد.

قایق سواری حیوانات در آب های طوفانی! جغرافیای زیستی

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

قایق سواری در آب های طوفانی

 

نقد  جغرافیای زیستی فرگشت

قبلا در مورد جغرافیای زیستی تکامل مطلبی را در وبگاه «شکوه آفرینش» منتشر کردیم (اینجا) اکنون مطلب جالب دیگری نیز در این رابطه آماده کرده‌ایم که تقدیم نگاه شما خوانندگان عزیز می‌گردد:

 

در مطلبی منتشر شده توسط دکتر گونتر بکلی -دیرینه شناس به گونه‌های متعدد و مختلفی از حیوانات اشاره می‌شود که جغرافیای زیستی تکاملی را به هم می‌زنند، ترجمه‌ی این مطلب در ادامه آمده است، و همراه با آن، تصاویری برای درک بهتر مطالب قرار داده ایم،

توجه شود که این تصاویر در مقاله اصلی موجود نیستند و بعضی از آن ها هم کاملا با مطلب هماهنگ نیستند اما به درک آن کمک می کنند. هم چنین برای خوانش بهتر، نکات مهم آن را برجسته و رنگی کرده ایم:

 

بررسی DNA نئاندرتال - قسمت 9 از بخش5 منطقه ی ممنوعه

 

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 9

آیا ادعاهای موجود پیرامون اطلاعات کسب شده از DNA نئاندرتال ها صحیح است؟

نئاندرتال ها تصاویر مختلف

 

 

ج) ادعا: ژنوم نئاندرتال ها و انسان ها حدود % 99.5 یا % 99.9 با یکدیگر شباهت دارد!(176)

نقد: در مورد ادعای فوق که از سوی تکامل شناسان مطرح شده است، باید بگوییم که ما به طور کلی با ادعاهای مطرح شده درباره ی شباهت بیش از % 99.5 یا % 99.9 DNA و ژنوم «نئاندرتال‌ها » مشکلی نداریم! بلکه اصولاً معتقدیم ژنوم و DNA « نئاندرتال ها »، تفاوت چندانی با DNA « انسان های به اصطلاح امروزی » ندارد! در واقع ما معتقدیم که « نئاندرتال ها » جزء « گونه » ی « انسان » یا « انسان خردمند » بوده اند و متعلق به « گونه » ی دیگری نیستند! و اختلافات اسکلتی احتمالی آن ها نیز به دلایلی همچون تفاوت های نژادی، ابتلا به بیماری ها و ... بوده است!

اما آیا اصولاً ادعاهای مطرح شده در رابطه با نتایج حاصل از مطالعه و مقایسه ی DNA و ژنوم « نئاندرتال ها » و « انسان های امروزی »، صحت دارد؟ آیا واقعاً مقایسه ی DNA «نئاندرتال‌ها » با DNA انسان های کنونی، امکان پذیر است؟

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

ادامه مطالعات ژنتیک و سنگواره ها -قسمت 8 از بخش5 منطقه ی ممنوعه

 

 

 

 

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 8

ادامه ی مبحث فسیل های « نئاندرتال ها » و مطالعات ژنتیک

 


نقد فرضیه تکامل انسان

 

 

علاوه بر مطالبی که تاکنون پیرامون مشکلات مربوط به انواع مطالعات ژنتیکی انجام شده روی فسیل ها ذکر گردید، مشکلات جدی نیز در مورد مطالعات مبتنی بر پروتکل « DNA باستانی : Ancient DNA » استفاده کننده از DNA میتوکندریال (mtDNA) وجود دارد.

 

DNA میتوکندریال (mtDNA)، نقش مهمی در مطالعات مبتنی بر روش « DNA باستانی : Ancient DNA » بازی می کند و بسیاری از آنالیزهای انجام شده بر روی DNA فسیل ها، با استفاده از DNA میتوکندریال (mtDNA) صورت گرفته است و فسیل های « نئاندرتال ها » نیز از آن بی نصیب نبوده اند!(194)

 

استفاده از DNA میتوکندریال (mtDNA) در مطالعات فسیلی مبتنی بر روش « DNA باستانی : Ancient DNA »، به چند دلیل مورد توجه بوده است: اولاً گرچه DNA میتوکندریال (mtDNA)، درصد بسیار کمی از کل DNA سلولی را تشکیل می دهد، اما همین درصد کم، در کپی های متعدد و فراوان در سطح سلول ها پخش شده اند(170) و بازیابی آن ها امکان پذیر است. ثانیاً به دلیل این که مطابق مفروضات علمی (تا سال 1995 میلادی)، انتقال DNA میتوکندریال (mtDNA)، از مادر به فرزندان در طی نسل ها رخ داده و « توارث مادری » دارد(173)، گزینه ی جذابی برای مطالعات تبارشناسی و  از  جمله  بررسی  زمان  جدا شدن  نسل ها  از  یکدیگر  به  شمار می رود.(173)

 

 

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

منشا حیات 1: آیا زندگی در ابتدا توسط عوامل کاملاً طبیعی به وجود آمد؟

 

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

« آیا زندگی در ابتدا توسط عوامل کاملاً طبیعی به وجود آمد؟ »

 

 

مقالات پیش رو، مجموعه‌ مقالاتی از والتر بردلی (Walter Bradley) و کیسی لاسکین (Casey Luskin) است که سعی دارد توضیحی ارائه ‌دهد برای این پرسش حیاتی که «آیا زندگی در ابتدا توسط عوامل کاملاً طبیعی به وجود آمده است؟». این اولین مقاله از این مجموعه است، که گزیده ای اصلاح شده از کتاب اخیرا منتشرشده‌ی " راهنمای جامع علم و ایمان: کاوش در سؤالات نهایی درباره زندگی و کیهان" (The Comprehensive Guide to Science and Faith: Exploring the Ultimate Questions About Life and the Cosmos) می باشد.

 

برای مشاهده ی سایر قسمت ها، اینجا را کلیک کنید.

(کیسی لاسکین)  

(والتر بردلی)

 

 

مجلات علمی بزرگ اغلب مقالاتی در مورد "بزرگترین اسرار حل نشده در علم" ارائه می‌دهند- و منشاء زندگی، تقریباً همیشه در این فهرست است، گاهی اوقات به عنوان راز شماره یک.  در این مطلب و مطالب بعدی، چالش‌های کلیدی منشأ طبیعی و شیمیایی حیات را بررسی خواهیم کرد. ما تشکیل پلیمرهای کاربردی حیاتی - پروتئین ها، DNA (دئوکسی ریبونوکلئیک اسید) و RNA (ریبونوکلئیک اسید) را بررسی خواهیم کرد. و اینکه چگونه ممکن است این مولکول‌های فوق‌العاده پیچیده، در اقیانوس‌ها، دریاچه‌ها یا برکه‌ها، از واحدهای سازنده‌ی مولکولی ساده و طبیعی مانند قندها و اسیدهای آمینه تشکیل شده باشند؟ هم‌چنین زندگی چیست؟ چگونه عمل می کند؟ آیا زندگی می تواند توسط عوامل کاملاً طبیعی شکل بگیرد؟

فهرست مستندهای نقد فرضیه تکامل داروین

 

 

 

فهرست مستندهای نقد فرضیه تکامل داروین

 

 

 

 

فسیل ها و رد نظریه تکامل

«معمای حل نشدنی داروین» "Darwin's Dilemma"

 

 

پرونده ای برای خالق

مستند جذاب « پرونده ای برای یک آفریدگار »


 

 

پرونده ای برای خالق

مستند فوق العاده « رمزگشایی از راز زندگی »

 

مطالعات ژنتیک و سنگواره ها -قسمت 7 از بخش5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه!

 

 

 

 

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 7

فسیل های « نئاندرتال ها » و مطالعات ژنتیک

 

ژنتیک و انسان های اولیه

 

با توجه به این که تعداد فسیل های منتسب به « نئاندرتال ها » و محدوده ی زمانی زیستی منتسب شده به آن ها، برای بررسی های ژنتیکی توسط تکامل شناسان، وسوسه انگیز است!، در طی دهه های اخیر، تلاش های بی شماری در جهت مطالعه ی « نئاندرتال ها » به وسیله ی روش«  DNA باستانی:  Ancient DNA» انجام شده است.

گرچه مطالعه ی فسیل ها بر اساس روش های ژنتیکی، به طور نسبی، نسبت به مطالعه بر اساس خصوصیات آناتومیک و ظاهری، دقیق تر است، اما کماکان مشکلات جدی در این روش های جدید نیز به چشم می خورد!

 

قبل از بحث و بررسی پیرامون مطالعات ژنتیکی انجام شده بر روی فسیل های « نئاندرتال ها »، مطالب مقدماتی پیرامون ژنتیک، مطالعات ژنتیکی و نیز محدودیت ها، نقاط ضعف و اشتباهات موجود در این مطالعات، را ارایه می نماییم تا مخاطبان محترم، آشنایی بیشتری با این مباحث داشته باشند و هنگامی که کلمات دهان پرکنی همچون « مطالعات ژنتیکی » را پیرامون فسیل‌ها و موجودات زنده ی کنونی شنیدند، تصور ننمایند که این روش ها وحی مُنزَل و قطعی هستند!!!

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

پرنده ای که جغرافیای زیستی نئوداروینیسم را به چالش می کشد

 

 

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

« پرنده ای عجیب و غریب که جغرافیای زیستی نئوداروینیسم را به چالش می کشد»

پرندگانی حیرت انگیز به نام هواتزین (Hoatzin ) که بومی آمریکایی جنوبی هستند نظر دیگری را پیشنهاد می کنند!

پیش گفتار: «سنگواره (فسیل)هایی شبیه به هواتزین در اروپا و آفریقا یافت شده اند، این در حالی است که امروزه این پرندگان را فقط در حوضه ی رودخانه های آمازون و اورینوکو در آمریکای جنوبی می توان یافت.»

یک معمای تکاملی لذت بخش

اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی؟ همانطور که ممکن است پیش بینی کرده باشید، این مشکلِ واقعا سرگرم کننده، به جغرافیای زیستی مربوط می شود. به دلیل اینکه این پرندگان در پرواز بد هستند، تکامل گرایان مجبور شده اند به هواتزین ها، قایق سواری کردنی تکان دهنده نسبت بدهند به طور باورنکردنی ای تکان دهنده!

دکتر کیسی لاسکین (Casey Luskin) در اینجا درباره « مورد اسرار آمیز هوآتزین: جغرافیای زیستی دوباره نئوداروینیسم را شکست میدهد » نوشته است. او توضیح می دهد:

 

ادامه ی فسیل های « نئاندرتال » -قسمت 6 از بخش5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه!

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 6

 

ادامه ی مبحث فسیل شناسی « نئاندرتال ها »

 

نقد نظریه فرگشت

 

 

 (H  یکی از روش های پرکاربرد فریب مخاطب توسط تکامل شناسان، استفاده از مجسمه‌ها، نقاشی ها و تصاویر خلق شده به وسیله ی « هنرمندان دیرینه شناسی: Paleoartists  » است!(146) در این روش، « تکامل شناسان »، از هنرمندان مجسمه ساز، نقاش و ... کمک می‌گیرند تا تصورات و ادعاهای خود پیرامون فسیل ها را در قالب مجسمه ها و نقاشی ها، به خورد مخاطب دهند:

 

منطقه ممنوعه

نقاشی ها و مجسمه های خلق شده به دست  « هنرمندان دیرینه شناسی: Paleoartists  » ، یکی از ابزارهای تکامل شناسان جهت جلب اعتماد مخاطبان می‌باشد.

 

 

گرچه این ترفند، بسیار باورپذیر و جذاب می نماید، اما در اکثریت مواقع، از قاعده و قانون مشخصی تبعیت نمی کند! یعنی با دست کاری در فرم عضلات، ضخامت پوست، وضعیت موها و حتی فرم لب ها، « هنرمندان دیرینه شناسی: Paleoartists  »  که همکاری نزدیکی با تکامل‌شناسان دارند و معاش آن ها نیز از همین راه تأمین می شود، مجسمه ها و نقاشی هایی به دلخواه تکامل شناسان می سازند! بسیار جالب است که بدانیم، بر اساس هنر، خلاقیت و دلخواه « هنرمندان دیرینه شناسی: Paleoartists  » ، مجسمه ها و نقاشی های بعضاً متفاوتی از یک نوع فسیل مانند « نئاندرتال ها » یا « استرالوپتیکوس ها » و ... پدید می آید:(147)

 

نقد نظریه تکامل

 

تصور چند « هنرمند دیرینه شناس» از « نئاندرتال ها »! از راست به چپ، یک «انسان سا» به صورت وحشی، کودن، جنگجو تا خردمند! (بیچاره نئاندرتال ها که این همه تصویر مختلف، به آن ها نسبت داده شده است!!! )

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

فسیل های « نئاندرتال » -قسمت 5-5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه!

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 5

مطالعه ی سنگواره های « نئاندرتال »

نقد علمی تکامل نئاندرتال ها

 

 یکی از مباحث مورد علاقه ی تکامل شناسان، مباحث مرتبط با «هومینید ها : انسان ساها»ی موسوم به « نئاندرتال: Neanderthal »(116) می باشد. مطالعات متعددی که در طی سال‌های اخیر پیرامون انسان ساهای موسوم به « نئاندرتال: Neanderthal »(116) صورت گرفته است؛ ابهامات، ایرادات و سوالات لاینحلی را درباره ی نئاندرتال ها ایجاد نموده، که متاسفانه با سکوت رسانه ای و بعضاً توجیهات سفسطه وار تکامل شناسان همراه بوده است.

« نئاندرتال: Neanderthal » ها طبق ادعای تکامل شناسان، «هومینید ها : انسان ساها»یی هستند که فسیل های منتسب به آن ها، از مناطق مختلفی اعم از جنوب اروپا، قفقاز، آسیای مرکزی و خاورمیانه، یافت شده است. هنوز که هنوز است، خود تکامل شناسان نیز پیرامون این که « نئاندرتال ها »، « گونه ای جدا از انسان ها » بوده اند یا این که در داخل «گونه ی انسان (خردمند) » بوده و تنها زیرگونه ای از انسان ها می باشند، اتفاق نظر ندارند!!!(118)

البته در طی چند سال اخیر، این معضل نه تنها حل نشده، بلکه پیچیدگی های این مبحث، بیشتر هم شده است. به نحوی که شواهد جدید، سوالات جدید و ابهامات جدی را پیرامون چیستی « نئاندرتال ها » مطرح نموده اند!

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

...

...