شکوه آفرینش

شکوه آفرینش

پربازدیدترین مطالب

ادامه مطالعات ژنتیک و سنگواره ها -قسمت 8 از بخش5 منطقه ی ممنوعه

 

 

 

 

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 8

ادامه ی مبحث فسیل های « نئاندرتال ها » و مطالعات ژنتیک

 


نقد فرضیه تکامل انسان

 

 

علاوه بر مطالبی که تاکنون پیرامون مشکلات مربوط به انواع مطالعات ژنتیکی انجام شده روی فسیل ها ذکر گردید، مشکلات جدی نیز در مورد مطالعات مبتنی بر پروتکل « DNA باستانی : Ancient DNA » استفاده کننده از DNA میتوکندریال (mtDNA) وجود دارد.

 

DNA میتوکندریال (mtDNA)، نقش مهمی در مطالعات مبتنی بر روش « DNA باستانی : Ancient DNA » بازی می کند و بسیاری از آنالیزهای انجام شده بر روی DNA فسیل ها، با استفاده از DNA میتوکندریال (mtDNA) صورت گرفته است و فسیل های « نئاندرتال ها » نیز از آن بی نصیب نبوده اند!(194)

 

استفاده از DNA میتوکندریال (mtDNA) در مطالعات فسیلی مبتنی بر روش « DNA باستانی : Ancient DNA »، به چند دلیل مورد توجه بوده است: اولاً گرچه DNA میتوکندریال (mtDNA)، درصد بسیار کمی از کل DNA سلولی را تشکیل می دهد، اما همین درصد کم، در کپی های متعدد و فراوان در سطح سلول ها پخش شده اند(170) و بازیابی آن ها امکان پذیر است. ثانیاً به دلیل این که مطابق مفروضات علمی (تا سال 1995 میلادی)، انتقال DNA میتوکندریال (mtDNA)، از مادر به فرزندان در طی نسل ها رخ داده و « توارث مادری » دارد(173)، گزینه ی جذابی برای مطالعات تبارشناسی و  از  جمله  بررسی  زمان  جدا شدن  نسل ها  از  یکدیگر  به  شمار می رود.(173)

 

 

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

مطالعات ژنتیک و سنگواره ها -قسمت 7 از بخش5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه!

 

 

 

 

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 7

فسیل های « نئاندرتال ها » و مطالعات ژنتیک

 

ژنتیک و انسان های اولیه

 

با توجه به این که تعداد فسیل های منتسب به « نئاندرتال ها » و محدوده ی زمانی زیستی منتسب شده به آن ها، برای بررسی های ژنتیکی توسط تکامل شناسان، وسوسه انگیز است!، در طی دهه های اخیر، تلاش های بی شماری در جهت مطالعه ی « نئاندرتال ها » به وسیله ی روش«  DNA باستانی:  Ancient DNA» انجام شده است.

گرچه مطالعه ی فسیل ها بر اساس روش های ژنتیکی، به طور نسبی، نسبت به مطالعه بر اساس خصوصیات آناتومیک و ظاهری، دقیق تر است، اما کماکان مشکلات جدی در این روش های جدید نیز به چشم می خورد!

 

قبل از بحث و بررسی پیرامون مطالعات ژنتیکی انجام شده بر روی فسیل های « نئاندرتال ها »، مطالب مقدماتی پیرامون ژنتیک، مطالعات ژنتیکی و نیز محدودیت ها، نقاط ضعف و اشتباهات موجود در این مطالعات، را ارایه می نماییم تا مخاطبان محترم، آشنایی بیشتری با این مباحث داشته باشند و هنگامی که کلمات دهان پرکنی همچون « مطالعات ژنتیکی » را پیرامون فسیل‌ها و موجودات زنده ی کنونی شنیدند، تصور ننمایند که این روش ها وحی مُنزَل و قطعی هستند!!!

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

ادامه ی فسیل های « نئاندرتال » -قسمت 6 از بخش5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه!

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 6

 

ادامه ی مبحث فسیل شناسی « نئاندرتال ها »

 

نقد نظریه فرگشت

 

 

 (H  یکی از روش های پرکاربرد فریب مخاطب توسط تکامل شناسان، استفاده از مجسمه‌ها، نقاشی ها و تصاویر خلق شده به وسیله ی « هنرمندان دیرینه شناسی: Paleoartists  » است!(146) در این روش، « تکامل شناسان »، از هنرمندان مجسمه ساز، نقاش و ... کمک می‌گیرند تا تصورات و ادعاهای خود پیرامون فسیل ها را در قالب مجسمه ها و نقاشی ها، به خورد مخاطب دهند:

 

منطقه ممنوعه

نقاشی ها و مجسمه های خلق شده به دست  « هنرمندان دیرینه شناسی: Paleoartists  » ، یکی از ابزارهای تکامل شناسان جهت جلب اعتماد مخاطبان می‌باشد.

 

 

گرچه این ترفند، بسیار باورپذیر و جذاب می نماید، اما در اکثریت مواقع، از قاعده و قانون مشخصی تبعیت نمی کند! یعنی با دست کاری در فرم عضلات، ضخامت پوست، وضعیت موها و حتی فرم لب ها، « هنرمندان دیرینه شناسی: Paleoartists  »  که همکاری نزدیکی با تکامل‌شناسان دارند و معاش آن ها نیز از همین راه تأمین می شود، مجسمه ها و نقاشی هایی به دلخواه تکامل شناسان می سازند! بسیار جالب است که بدانیم، بر اساس هنر، خلاقیت و دلخواه « هنرمندان دیرینه شناسی: Paleoartists  » ، مجسمه ها و نقاشی های بعضاً متفاوتی از یک نوع فسیل مانند « نئاندرتال ها » یا « استرالوپتیکوس ها » و ... پدید می آید:(147)

 

نقد نظریه تکامل

 

تصور چند « هنرمند دیرینه شناس» از « نئاندرتال ها »! از راست به چپ، یک «انسان سا» به صورت وحشی، کودن، جنگجو تا خردمند! (بیچاره نئاندرتال ها که این همه تصویر مختلف، به آن ها نسبت داده شده است!!! )

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

فسیل های « نئاندرتال » -قسمت 5-5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه!

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 5

مطالعه ی سنگواره های « نئاندرتال »

نقد علمی تکامل نئاندرتال ها

 

 یکی از مباحث مورد علاقه ی تکامل شناسان، مباحث مرتبط با «هومینید ها : انسان ساها»ی موسوم به « نئاندرتال: Neanderthal »(116) می باشد. مطالعات متعددی که در طی سال‌های اخیر پیرامون انسان ساهای موسوم به « نئاندرتال: Neanderthal »(116) صورت گرفته است؛ ابهامات، ایرادات و سوالات لاینحلی را درباره ی نئاندرتال ها ایجاد نموده، که متاسفانه با سکوت رسانه ای و بعضاً توجیهات سفسطه وار تکامل شناسان همراه بوده است.

« نئاندرتال: Neanderthal » ها طبق ادعای تکامل شناسان، «هومینید ها : انسان ساها»یی هستند که فسیل های منتسب به آن ها، از مناطق مختلفی اعم از جنوب اروپا، قفقاز، آسیای مرکزی و خاورمیانه، یافت شده است. هنوز که هنوز است، خود تکامل شناسان نیز پیرامون این که « نئاندرتال ها »، « گونه ای جدا از انسان ها » بوده اند یا این که در داخل «گونه ی انسان (خردمند) » بوده و تنها زیرگونه ای از انسان ها می باشند، اتفاق نظر ندارند!!!(118)

البته در طی چند سال اخیر، این معضل نه تنها حل نشده، بلکه پیچیدگی های این مبحث، بیشتر هم شده است. به نحوی که شواهد جدید، سوالات جدید و ابهامات جدی را پیرامون چیستی « نئاندرتال ها » مطرح نموده اند!

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

توالی فسیلی انسان ساها -بخش 5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (قسمت 4)

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 4

توالی فسیلی انسان ساها (هومینیدها)

 

نقد نظریه تکامل انسان

 

 

یکی دیگر از توالی های فسیلی که به وفور از سوی تکامل شناسان مورد استفاده قرار می گیرد، توالی فسیلی انسان ساها یا « هومینید : Homind » ها است.(81) این توالی فسیلی نیز به عنوان یک توالی فسیلی مشهور از سوی تکامل شناسان ارایه می گردد و شاید بتوان گفت که یکی از معروف ترین و پرکاربرد ترین توالی های فسیلی در عرصه های رسانه ای، کتب و مجلات عام و خاص می باشد.(81) مخاطبان محترم، به وفور و به تواتر، توالی های فسیلی زیر را ملاحظه نموده اند ....:

 

توالی فسیلی « انسان ساها Hominids : » (81) نیز همانند « توالی فسیلی اسب ها »، عمدتاً به دو صورت « توالی فسیلی خطی »(82) و « توالی فسیلی شاخه ای »(83) نمایش داده می‌شود که توالی خطی عمدتاً در مجلات، کتب و رسانه های مربوط به مخاطب عام، و توالی شاخه ای عمدتاً در مجامع آکادمیک ارایه می گردد.

 

در توالی فسیلی خطی که برای مخاطب عام بسیار باورپذیر می نماید، فسیل ها و تصاویر بازسازی شده ای از « انسان ساها Hominids : » به ترتیب نمایش داده می شوند. به نحوی که توالی فسیلی خطی، از یک میمون اولیه، شروع شده و با زنجیره ای از فسیل های موسوم به « انسان ساها Hominids : » که شامل انواع « جنوبی کپی Australopithecus : » و «پرامردم Paranthropus :  » و ... هستند، ادامه یافته و به انسان امروزی ختم می شود!!!(82) در این توالی، تکامل شناسان تاکید ویژه ای بر تغییرات فرم جمجمه ها، خمیدگی قامت و تغییرات آن، تغییرات انگشتان و ... می نمایند تا این توالی را به خصوص برای مخاطبان عام، باورپذیرتر نمایند!(81)

 

به دلایل متعدد، توالی فسیلی « انسان ساها Hominids : » (81) ، به عنوان یک توالی فسیلی استراتژیک شناخته می شود. از یک سو، ظاهر این توالی فسیلی، بسیار جذاب و متقاعد کننده به نظر می رسد؛ از سوی دیگر، به دلیل اهمیت خاص این توالی فسیلی در بحث خلقت انسان، و تبعات و نتایج علمی، مذهبی، سیاسی و فرهنگی حاصل از پذیرش یا عدم پذیرش آن، توالی فسیلی « انسان ساها Hominids : » (81) ، به شدت از سوی تکامل شناسان و حامیان سکولار و لائیک آن ها مورد اشاعه و ترویج قرار می گیرد؛ به همین دلیل، نقد این توالی از اهمیت بسیاری برخوردار است.

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

 

توالی شاخه ای -بخش 5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (قسمت سوم)

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 3

توالی شاخه ای؛ تاکتیک تکامل شناسان برای گریز از برخی شبهات؟!!!

 

نقد علمی تکامل داروین

 

 

به موازات کشف برخی فسیل ها، و بروز تناقضات، ابهامات و سوالات جدی در توالی های شاخه ای، تکامل شناسان ضمن حفظ توالی خطی و ارائه ی آن به مخاطبان عام، از توالی های شاخه ای در محیط های آکادمیک بهره بردند!

توالی های خطی مشابه آن چه که در مورد اسب ها ارایه گردید، یکی از باورپذیرترین انواع توالی فسیلی است که تکامل شناسان به مخاطبان عام ارایه نموده و می نمایند. هنوز هم این توالی های خطی در کتب دبیرستان، مجلات عمومی، رسانه های جمعی و ... به خورد مخاطب عام داده می شوند تا مخاطب، صحت فرضیه ی تکامل را بیش از پیش بپذیرد ...

 

نکته ی مهم این که در وهله ی اول، توالی های خطی بسیار موثرتر از حتی توالی های شاخه ای به نظر می رسند. برای مثال، در توالی خطی اسب ها، توالی تغییرات جمجمه ای، دندانی، جثه ای و انگشتی، برای افرادی که اطلاع چندانی از ابهامات و اشکالات پیش روی این توالی ندارند، بسیار باورپذیر و دقیق به نظر می رسد و به همین دلیل، کاربرد وسیعی دارد.

اما کشف موارد فراوانی از نقض مکرر توالی های فسیلی خطی، موجب ارایه ی توالی های شاخه ای از سوی تکامل شناسان شده است تا به زعم خود، این موارد نقض را نیز به نحوی توجیه نمایند! برای مثال کشف فسیل شبه اسب « موروپوس: Moropus »(65) که در دوره ی «میوسن» می زیسته و به صورت « چند انگشته » و بسیار بزرگتر از اسب های امروزی بوده است(65)، یکی از موارد مهم خدشه وارد کننده به توالی فسیلی خطی اسب ها بوده است! به نحوی که کل توالی خطی اسب ها با کشف « موروپوس » زیر سوال می رفته است، چرا که «موروپوس » خارج از الگوی مورد ادعای تکامل شناسان در افزایش جثه و کاهش تعداد انگشتان بوده است...

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

بخش 5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (قسمت دوم)

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 2

نقد تکامل در سوء استفاده از فسیل های ما قبل تاریخ

نقد تکامل اسب ها

 

در این بخش از مقاله، به مهمترین ادعاهای تکامل شناسان پیرامون فسیل های مکشوفه پرداخته و یک به یک آن ها را نقد می نماییم:

1 - توالی فسیلی اسب ها

یکی از مباحث مطرح در فسیل شناسی که به شدت مورد علاقه ی تکامل شناسان بوده و بر روی آن مانور زیادی می دهند، توالی فسیلی موسوم به « توالی فسیلی اسب ها » است.(48) در این توالی مورد ادعای تکامل شناسان، تعدادی از فسیل های مکشوفه از دوران سوم زمین شناسی تا به امروز، به صورت زنجیره وار به دنبال یکدیگر قرار گرفته تا ادعا شود که فسیل های ابتدای زنجیره، جد اسب های نسل بعد می باشند. بدین ترتیب این زنجیره تا اسب های امروز ادامه یافته و ادعا می گردد که اسب های کوچکتر در ابتدای زنجیره، اجداد اسب های بزرگ امروزی هستند.(49) در تصاویر زیر، توالی مورد ادعای « تکامل شناسان » را به صورت خلاصه ملاحظه می فرمایید: ...

.

.

در این توالی که طی نگاه کلی و برخورد اولیه، بسیار باورپذیر و منطقی می نماید، ملاحظه می گردد که فسیل های قدیمی تر ارایه شده در این توالی فسیلی، جثه های کوچکتر، جمجمه ی کوچکتر، دندان های ریزتر و مسطح تر، و تعداد انگشتان بیشتری داشتند و فسیل های جدیدتر، جثه های بزرگتر، جمجمه ی بزرگتر، دندان های درشت تر و تعداد انگشتان کمتری دارند. با استناد به این تغییرات، تکامل شناسان نتیجه می گیرند که اسب ها، از موجودات اسب گونه ی قصیر الجثه، چند انگشته و دارای جمجمه های کوچک، در طول زمان به اسب های عظیم الجثه، تک انگشته (تک سم) و دارای جمجمه های بزرگ تر تکامل یافته اند.(49) آن ها این توالی را یکی از شواهد بسیار مهم فسیل شناختی وقوع تکامل در موجودات زنده عنوان می کنند.(49)

البته اگر با دیدگاه عوامانه و ساده انگارانه به توالی فسیل های مربوطه بنگریم، به راحتی سخن تکامل شناسان را در مورد توالی فسیلی اسب ها پذیرفته و آن را به عنوان یک شاهد محکم برای تکامل خواهیم پنداشت؛ اما اگر با دید عمیق و علمی به مسئله نگاه کنیم، خواهیم دید که این توالی فسیلی، با اشکالات و ابهامات محکم و بی شماری رو به رو است. برخی از مهم ترین ایرادات و ابهامات رو به روی این توالی فسیلی عبارتند از:

 

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

بخش 5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (قسمت اول)

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5) بخش 1

دستاویزی به نام فسیل ها (سنگواره ها) !!! (2)

 

شواهد رد نظریه تکامل

 

در بخش های قبلی مقاله، بنا بر دلایل متعدد دریافتیم که « فرضیه ی تکامل »، به دلیل این که فاقد اسناد و مدارک دقیق و معتبری است که تمام ابعاد آن را پوشش دهد و اثبات نماید، در بهترین حالت، تنها یک « فرضیه » بوده و به هیچ وجه واجد شرایط « نظریه »، « واقعیت » یا « قانون » نیست!(1)

همچنین در قسمت قبلی مقاله، بر اساس مستندات دقیق و به روز علمی، این مسئله اثبات گردید که طول عمرهای ارائه شده در مورد فسیل های مکشوفه، بر پایه ی مفروضات غلط، ناقص و ناصحیح محاسبه شده و طول عمرهای منسوب به فسیل های مورد ادعای تکامل شناسان، عمدتاً پرابهام، غلط و غیر قابل اعتماد می باشند!(2) در این باره در قسمت 4 همین سلسله مقالات، صحبت شد و اشاره گردید که برای مثال با استفاده از همین محاسبات رادیومتریک مورد استفاده در فسیل شناسی، برای صخره ی 11 ساله، طول عمری حدود 8.5 میلیون سال تخمین زده شده است!(3) این گونه اشتباهات فاحش محاسباتی، به کرات توسط دانشمندان زمین شناس، مورد بررسی قرار گرفته است که حدود 16 مورد از این اشتباهات، در جدولی در قسمت 4 این سلسله مقالات، ارایه شده است.(4)

 

در این بخش از مقاله، به بحث در مورد برخی دیگر از ادعاهای تکامل شناسان پیرامون فسیل های مکشوفه می پردازیم:

 

آیا فسیل های مکشوفه آیینه ی مناسبی از موجودات ادوار گذشته هستند؟

اگر از یک طرفدار فرضیه ی تکامل بپرسید، آن ها می گویند که : بله! فسیل ها و سنگواره ها، آیینه ی مناسبی از موجودات صاحب آن ها هستند!

 

اما پاسخ ما به این پرسش چنین است: خیر! فسیل های مکشوفه، به هیچ عنوان نمی توانند به عنوان یک شاخص قابل اعتماد برای اظهار نظر در مورد صاحبانشان به کار روند! قبل از ورود کامل به این بحث، می بایست به یادآوری برخی اطلاعات مقدماتی بپردازیم: ...

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

بخش 5 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (مقدمه)

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (5)

مقدمه

 

اشکالات نظریه تکامل

 

مقدمه و سخنی با مخاطبان محترم

 

 قسمت 5 سلسله مقالات « فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! »، یکی از سنگین ترین بخش های تألیف شده از این سلسله مقالات می باشد؛ به طوری که از نظر حجمی، قسمت 5 این سلسله مقالات ، از مجموع کل قسمت های قبلی تعداد صفحات بیشتری دارد! البته ماجرا تنها به حجم بیشتر قسمت 5 ختم نمی گردد! بلکه محتوای این قسمت نیز دارای ظرایف و پیچیدگی های بسیار زیادی است که بعضاً موجب گردید تا اضافه کردن 1 پاراگراف به این بخش از سلسله مقالات، در گرو مطالعه ی 117 مقاله ی علمی از نشریات مشهور علمی همچون Science و Nature در محدوده ی زمانی 3 الی 4 روز باشد!!!

 

علی رغم سختی کار، به دلیل عشق به مسیری که در آن قدم نهاده ایم و به خصوص رویت شواهد بیشتر علمی که تأیید کننده ی دیدگاه حاکم بر این سلسله مقالات می باشد، از پا نیفتاده و با شوقی بیشتر از قبل در این مسیر، قدم برخواهیم داشت. ان شاء الله با رفع مشکلات اقتصادی وبسایت و اضافه شدن دوستان دانشجو و تحصیل کرده به این مسیر مطالعاتی، سیر کار شتاب بیشتری نیز خواهد یافت.

 

اما قبل از ورود به مقاله، باید چند نکته را خدمت دوستان و مخاطبان محترم، متذکر شویم:  ....

 

 

برای دریافت PDF این بخش از سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

بخش 4 سلسله مقالات فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (دستاویز فسیل ها)

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرضیه ی تکامل؛ منطقه ی ممنوعه! (4)

دستاویزی به نام فسیل ها (سنگواره ها) !!! (قسمت اول)

 

نقد علمی فسیل های حد واسط نکامل

 

در بخش قبلی مقاله، بنا بر دلایل متعدد دریافتیم که « فرضیه ی تکامل »، به دلیل این که فاقد اسناد و مدارک دقیق و معتبری است که تمام ابعاد آن را پوشش دهد و اثبات نماید، در بهترین حالت، تنها یک « فرضیه » بوده و به هیچ وجه واجد شرایط « نظریه »، « واقعیت » یا « قانون» نیست!

 

با این حال، طرفداران « فرضیه ی تکامل » به منظور کاملاً علمی جلوه دادن ادعای خود، بر برخی اطلاعات در حوزه های زمین شناسی، دیرینه شناسی، بیوشیمی، ژنتیک، بیولوژی مولکولی و ... تکیه کرده و از آن ها برای تأیید ادعای خود بهره می جویند.

 

مواردی چون آزمایش « استنلی میلر »، « سنگواره ها »، « مطالعات جمعیتی بر روی کروموزوم Y و DNA میتوکندریال »، « مطالعه بر روی ساختار ژنتیکی و پروتئومی پروتئین های مختلف و ترسیم درخت های فیلوژنتیک برای آن ها »، « استناد به مسئله ی مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری ها » و ... از آن جمله می باشند که از این به بعد به صورت مفصل و مبسوط به نقد آن ها خواهیم پرداخت.

 فسیل ها چه اطلاعاتی را به ما ارایه می کنند؟

 

اگر نگاهی به کتب، مقالات و فیلم های طرفداران « فرضیه ی تکامل » بیندازیم، ملاحظه خواهیم کرد که بخش های مهمی از آن ها را مطالبی تشکیل می دهند که بر پایه ی فسیل ها و سنگواره ها بنا نهاده شده اند. به خصوص این مسئله در مورد کتب، مقالات و فیلم هایی که به مخاطبان عام ارایه می شوند، نمود بیشتری دارد و ملاحظه می گردد که در کتب، مقالات و فیلم های مربوط به مخاطب عام، به دلیل ساده تر بودن استدلالات مبتنی بر فسیل ها و سنگواره ها، و نیز باورپذیری بیشتر این مسئله، تمرکز بیشتری بر روی این گونه استدلالات صورت پذیرفته است.

 

سراسر کتب مربوط به « فرضیه ی تکامل » اعم از کتب عمومی و تخصصی، مملو از تصاویری است که بر اساس برخی فسیل ها و سنگواره ها و صد البته با چاشنی هنر هنرمندان تکامل دوست!، شکل گرفته و در آن ها تصاویری از استخوان ها، سنگواره ها و نیز تصاویر ظاهراً بازسازی شده از موجودات زنده ی ماقبل تاریخ ارایه شده است که به خصوص برخی از تصاویر بازسازی شده که به نحو هنرمندانه ای تهیه شده اند، باورپذیری مخاطب را افزایش می دهند! ......

 

 

برای دریافت PDF بخش چهارم این سلسله مقالات به ادامه مطلب مراجعه فرمایید....

 

...

...